تفاوت دیدن نگاه کردن
در معنای کلی عمل دیدن واکنشی طبیعی و خود به خود است، که عضو بینایی در مقابل انعکاس نور از خود نشان میدهد، در حالی که انسان عمل نگاه کردن را به طور ارادی و با دقت برای مقصود و هدف خاصی انجام میدهد.
در عمل دیدن انسان به طور طبیعی رنگ، شکل،جهت، بافت، بعد و حرکت اشیاء را بوسیله پیام های بصری دریافت میکند، در حالی که در نگاه کردن علاوه بر دیدن اشیاء به روابط ، تناسبات ،تفاوت و… بین آنها دقت میکند.
عمل دیدن یک امر کاملا طبیعی است، ما همه روزه چیزهای بسیاری در اطراف خود میبینیم، اما هنگامی که دقیقا به اندازه، تناسبات، کاربرد، هدف و سایر جوانب آن مینگریم، و آن را مورد توجه می دهیم، این عمل نگاه کردن است، با توجه به توضیحات فوق میتوان گفت که نگاه کردن عملی متعالیتر و عمیقتر از دیدن است.
تفاوت دیدن و نگاه کردن چیست؟
وقتی شما به یک چیز “نگاه میکنید”، به آن توجه میکنید و آن را مشاهده میکنید اما وقتی به یک چیز “میبینید”، این به معنای درک و فهم آن است. به عنوان مثال، وقتی به یک تصویر زیبا نگاه میکنید، شما جزئیات و رنگهای آن را مشاهده میکنید اما وقتی آن تصویر را میبینید، احساسات و احساسات خود را در مورد آن تصویر درک میکنید.
به زبان ساده تر، فرق دیدن و نگاه کردن یعنی: عمل دیدن به معنای شناختن و درک کردن یک موضوع یا شیء است، در حالی که نگاه کردن به معنای تمرکز و توجه به یک موضوع یا شیء است. به عبارت دیگر، دیدن به معنای فهم و درک عمیق تر یک موضوع است، و تفاوت دیدن نگاه کردن ، در حالی که نگاه کردن به معنای توجه و تمرکز بر روی جزئیات یا جنبههای خاصی از یک موضوع است.
اهمیت دیدن به این دلیل است که ما معمولاً تصاویر اشیاء را نزدیک ترین و درست ترین نشانه برای درک خصوصیات آنها می دانیم. به طوری که با نگاه کردن تصویر یک شیء می توانیم بفهمیم که ویژگی ها و امکانات آن چیست، در حالی که با شنیدن نام اشیاء و یا حتی توصیفی که از آنها می شود نمی توان آن طور که باید به خصوصیات آنها پی برد.
با این توضیحات می توان پی برد که آشنا شدن با مبانی هنرهای تجسمی تا چه اندازه می تواند در درک کردن درست جهان بصری مؤثر باشد.
به ویژه این که در دوره معاصر، فراوانی رسانه های ارتباط بصری از قبیل کتاب های تصویری، تبلیغات، عکس، تلویزیون، سینما و رایانه زندگی روزمره ما را مشحون از تصاویر کرده است و به این دلیل اهمیت آموختن مبانی هنرهای تجسمی کاملاً بدیهی به نظر می رسد، علی الخصوص برای کسانی که می خواهند تحصیل و کار خود را با فعالیت در زمینه هنر تجسمی ادامه دهند
برای ساخت تصویر و همچنین درک و لذت از آن لازم است درست دیدن و خوب دیدن را فرا گرفت و تمرین کرد.
تا اینجای کار حیطه عمل هنرمند و تماشاگر در برخورد با تصویر یکسان است. اما از این مرحله به بعد یعنی از زمانی که ذهن داده های بصری را تجزیه و تحلیل می کند و آنها را مبدل به مفهوم و احساس می کند برداشت ها متفاوت می شود.
در حقیقت این چشم(مجموعه بافت های فیزیولوژیک) نیست که می بیند بلکه ذهن است که تصویر افتاده بر شبکیه را تبدیل به مفهوم و احساس می کند و بهتر بگوییم آن را می بیند.
برخی از صاحب نظران به آن ” چشم ذهن” لقب داده اند. لذا حس بینایی متشکل از اجزای فیزیولوژیک و سلسله اعصاب و روان است که سبب دیدن می شود.
بر این اساس نحوه دیدن یک هنرمند هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی با یک انسان معمولی متفاوت جلوه می کند. در بعد کمی، هنرمند با وقوف بر ضوابط علمی در تصویر و شناخت از روابط بصری و نیروهای تصویر، به ادراکی بالاتر و عمیق تر از ادراک مخاطبین عادی دست می یابد و در بعد کیفی هنرمند با دیدن پدیده های بصری در روند ذوقی آنها را مبدل به نقش مایه های زیبایی شناختی می کند و از اینجاست که ادراک زیبایی شناسانه و هنرمندانه آغاز می شود.
به عنوان مثال یک پرنده در قفس، برای فردی معمولی زیبا به نظر می آید اما برای یک هنرمند ضمن زیبایی، ممکن است یا زندانی دربند را نیز تداعی کند.
یک سرو در دید انسانی معمولی زیباست اما از دید هنرمند ضمن زیبا بودن، تمثیلی از انسانی بی تعلق و آزاده هم هست. اینگونه تداعی ها نتیجه تفاوت کیفی در دیدن است. در حقیقت می توان گفت، آدم های معمولی می بینند اما هنرمندان نگاه می کنند.
حال متوجه میشویم که دیدن و نگاه کردن یعنی چی؟
دیدن و نگاه کردن دو عمل متفاوت هستند و در زمینه هنرهای تجسمی، این دو مفهوم نیز تفاوتهایی دارند:
1. دیدن: دیدن به معنای شناختن و تشخیص دادن یک شیء یا آثار هنری است. وقتی فقط یک آثار هنری را مشاهده میکنید، به اصطلاح دیدهاندازی میکنید و فقط بر روی شکل و ظاهر آن تمرکز دارید.
2. نگاه کردن: نگاه کردن به معنای تأمل و تفکر عمیق درباره آثار هنری است. وقتی نگاه میکنید، سعی میکنید به عمق آثار هنری نفوذ کنید، جزئیات را مشاهده کنید و مفاهیم و احساسات پشت هر آثار را درک کنید.
به طور خلاصه، دیدن بیشتر به شما این امکان را میدهد که آثار هنری را شناسایی کنید، در حالی که نگاه کردن به شما این امکان را میدهد که با آثار هنری ارتباط عمیقتر برقرار کنید و احساسات و مفاهیم پشت آنها را درک کنید.
تفاوت دیدن نگاه کردن
موضوع “دیدن و نگاه کردن” یک موضوع جالب و پراهمیت است که در زندگی روزمره ما تأثیر بسزایی دارد. این دو عمل، اغلب به طور غیرمستقیم در ارتباط با یکدیگر قرار میگیرند و تفاوتهای زیادی در اثر و تأثیر آنها بر زندگی ما وجود دارد. در ادامه به بررسی این دو عمل و تأثیرات آنها بر زندگی ما میپردازیم.
دیدن:
دیدن به معنای شناختن و درک کردن یک موضوع یا شیء است. وقتی ما چیزی را میبینیم، مغز ما اطلاعات ورودی را پردازش میکند و به ما اجازه میدهد تا آن چیز را درک کنیم. دیدن نقش مهمی در فهم و تفسیر جهان اطراف ما دارد و به ما کمک میکند تا با محیط خود ارتباط برقرار کنیم. همچنین، دیدن به ما کمک میکند تا احساسات و احساسات خود را بهتر درک کنیم.
نگاه کردن:
نگاه کردن به معنای تمرکز و توجه به یک موضوع یا شیء است. وقتی ما به چیزی نگاه میکنیم، تمرکز و توجه ما به آن چیز جلب میشود و به ما این اجازه را میدهد که جزئیات و جوانب مختلف آن را بررسی کنیم. نگاه کردن به موضوعات با دقت و توجه، ما را قادر میسازد تا اطلاعات بیشتری را فرابگیریم و تصمیمگیریهای بهتری بگیریم.
تأثیرات:
– دیدن و نگاه کردن هر دو نقش مهمی در گسترش دانش و فهم ما از دنیای اطراف دارند.
– دیدن به ما کمک میکند تا با تغییرات و تحولات جهان اطراف خود سروکار داشته باشیم و به آنها پاسخ مناسب دهیم.
– نگاه کردن باعث افزایش تمرکز و توجه ما به جزئیات شده و بهبود حافظه و قدرت تفکر تحلیلی ما را فراهم میکند.
فرق دیدن و نگاه کردن در زندگی روزمره :
به طور کلی، دیدن و نگاه کردن هر دو نقش حائز اهمیت در زندگی روزمره ما دارند و با توجه به تفاوتهای آنها، هر کدام از آنها میتواند به بهبود فهم و درک ما از جهان کمک کند. این دو عمل را با هم ترکیب کرده و به طور هوشمندانه از آنها استفاده کرده، میتوان زندگی خود را بهبود بخشید.
روانشناسی نگاه و دیدن چیست؟
در روانشناسی، نگاه و دیدن دو مفهوم متفاوت هستند. نگاه به فعالیتی اشاره دارد که شامل تمرکز ذهنی و توجه به یک موضوع یا شیء است. به عبارت دیگر، نگاه به فرایند فیزیکی است که ما را قادر می سازد تا به چیزی توجه کنیم و آن را مشاهده کنیم.
دیدن به معنای درک و فهم عمیق تر است. زمانی که ما چیزی را می بینیم، این به این معناست که ما قادر به درک و تفسیر آن هستیم. به عبارت دیگر، دیدن شامل فرایند شناختی است که اطلاعات دریافت شده از حس های مختلف را تجزیه و تحلیل می کند و به معنای آن می تواند به درک عمیق تر و تفسیر درست تر از چیزی که در حال نگاه کردن به آن هستیم، برسد.
به طور خلاصه، نگاه به فعالیت فیزیکی توجه و مشاهده است، در حالی که دیدن به فرایند شناختی است که به درک و فهم عمیق تر از چیزی که در حال نگاه کردن به آن هستیم، منجر می شود.
روانشناسی نگاه و دیدن در هنرهای تجسمی
روانشناسی نگاه و دیدن در هنرهای تجسمی به مطالعه و تحلیل رابطه بین روانشناسی و هنرهای تجسمی میپردازد. این رویکرد درک و تحلیل عملکرد ذهن و شناخت انسان را از طریق هنرهای تجسمی مورد بررسی قرار میدهد.
هنرهای تجسمی شامل نقاشی، نقش برجسته، مجسمه سازی، طراحی گرافیک و معماری است. این هنرها از طریق تصویرسازی و استفاده از رنگ، فضا، خط و شکل، احساسات و ایدهها را به نمایش میگذارند.
روانشناسان در بررسی هنرهای تجسمی به دنبال فهم عوامل روانشناختی که در اثرگذاری بر تجربه هنری و نگاه به آثار هنری دخیل هستند هستند. به عنوان مثال، برخی از مطالعات نشان میدهد که رنگها میتوانند احساسات و واکنشهای خاص را در افراد تحریک کنند. همچنین، استفاده از فضا و شکل در طراحی معماری ممکن است تأثیر قابل توجهی بر حالت روحی و رفتار افراد داشته باشد.
روانشناسی نگاه و دیدن در هنرهای تجسمی همچنین به بررسی نحوه تأثیر آثار هنری بر خود شخص متمرکز است. این روش شامل بررسی عوامل مختلف مانند خلاقیت، خلاقیت، خلاقیت و خلاقیت است که در فرایند خلق هنر تاثیرگذار است.
به طور کلی، روانشناسی نگاه و دیدن در هنرهای تجسمی به ما کمک میکند تا بهتر بفهمیم چگونه هنر به عنوان یک وسیله برای بیان احساسات، ایدهها و تجارب انسان به کار میرود و چگونه این تجربههای هنری ممکن است بر روان و رفتار ما تأثیر بگذارد.
اهمیت دیدن و نگاه کردن در هنر های تجسمی چیست؟
6 اهمیت دیدن و نگاه کردن در هنر های تجسمی :
دیدن و نگاه کردن در هنرهای تجسمی اهمیت بسیار زیادی دارد و نقش مهمی در فرهنگ و ارتباط انسان با هنر دارد. در زیر به برخی از اهمیتهای دیدن و نگاه کردن در هنرهای تجسمی اشاره خواهیم کرد:
1. تحول و تجربه شخصی: دیدن آثار هنری و نگاه کردن به جزئیات آنها، به افراد این امکان را میدهد که تحولات شخصی خود را از طریق هنر تجربه کنند و با مفاهیم و احساسات جدید آشنا شوند.
2. استفاده از زبان بصری: هنر تجسمی از زبان بصری استفاده میکند و دیدن آثار هنری باعث تقویت قدرت تشخیص و درک بصری فرد میشود.
3. ارتباط با جامعه و فرهنگ: آثار هنری نقش مهمی در ارتباط فرهنگی و اجتماعی دارند و نگاه کردن به این آثار، فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران و شناخت بهتر فرهنگهای مختلف فراهم میکند.
4. الهام بخشی: دیدن آثار هنری و نگاه کردن به آنها میتواند الهام بخش و القاء احساسات مثبت در افراد باشد و آنها را به خلق و خلاقیت تحریک کند.
5. تأمل و ذوق: نگاه کردن به آثار هنری باعث تأمل و ذوق در فرد میشود و او را به فکر کردن عمیقتر و درک بهتر از مفاهیم هنری میاندازد.
6. تأثیر گذاری: آثار هنری با توجه به قدرت تصویرسازی خود، میتوانند تأثیر گذار بر روح و روان افراد باشند و باعث احساسات مختلف در آنها شوند.
به طور کلی، دیدن و نگاه کردن به آثار هنری در هنرهای تجسمی، به عنوان یک فعل فعال و شخصی، میتواند به توسعه فکر، احساسات و ارتباطات افراد کمک کند و تجربه هنری آنها را غنی تر و معنادارتر سازد.
فهرست مطالب
آفرین احسنت
سلامت باشید